وبلاگ شخصی عبدالرضا بختیاروند

صفحه ای برای تعامل بیشتر با طلاب و دانشجویان

وبلاگ شخصی عبدالرضا بختیاروند

صفحه ای برای تعامل بیشتر با طلاب و دانشجویان

وبلاگ شخصی عبدالرضا بختیاروند
بازدید کننده محترم؛
این وبلاگ برای ارتباط و تبادل اطلاعات علمی در زمینه های مختلف با «طلاب و دانشجویان کلاس هایم» بوده و الزاما "منعکس کننده دیدگاه های شخصی من" نیست.
تلاشم بر آن است که به خودم و دیگران یاد بدهم که حق طلب باشیم، هر چند باور به آن دشوار باشد.
برای دریافت فایل ها و اخبار مربوط به کلاس های من، به کانال درسی من به آدرس @darsha14 در پیام رسان های ایتا و تلگرام مراجعه کنید.
صفحه من در روبینو و اینستاگرام @abakhtiarvand
آخرین نظرات
  • ۹ فروردين ۹۶، ۱۹:۱۰ - سید مهدی
    متشکرم
سه شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۱۲ ق.ظ

این خانه از پایه خراب است!!!

جواب برخی سؤالات مبتنی بر صحت و سقم مقدمات تاریخی است. به عبارت دیگر؛ اولا ثابت کنید که چنین چیزی وجود داشته است، و سپس در مورد لوازم آن بحث کنید.

مثلا:

آیا امام حسن و امام حسین (علیه السلام) در جنگ علیه ایرانیان شرکت داشته اند؟

آیا امام علی (علیه السلام) نسبت به ایرانیان جنگ داشته است؟

آیا اسلام با شمشیر بین ایرانیان رسوخ پیدا کرده است؟

آیا داستان غرانیق که مبنای کتاب سلمان رشدی است صحیح بوده است؟

و بسیاری از سؤالات دیگر.

وقتی شالوده ساختمانی سست باشد، اگر هزاران آجر هم بر هم سوار شده باشند، با فرو ریختن شالوده این ساختمان، تمام آنچه بر آن ساخته شده است نیز خراب خواهد شد.

نکته جالب توجه این است که منبع اکثر این اسطوره ها، کتاب "تاریخ طبری" است که نویسنده اش چنان در نقل باورهای تاریخی اش پر طمطراق می راند که گویا خودش نیز در بهشت بوده است و جریان حضرت آدم را از نزدیک مشاهده کرده است!!! و یا در جریان خلفاء به گونه ای آسمان و ریسمان می بافد که گویا تاریخ را خود مدیریت کرده است.

به هر حال؛ بر شما باد به تحقیق و مبانی صحیح. براستی اگر ایرانیان مسلمان شده جنگ سال های حکومت خلفای سه گانه هستند، پس چرا اکثر ایرانیان شیعه هستند؟ آیا ابتدا با شمشیر سنی شده اند و بعد با شمشیر شیعه شده اند؟ یعنی ممکن است یک وقتی هم به زور شمشیر زرتشتی یا مسیحی و یا یهودی شوند؟ و یا به زور شمشیر کافر شوند؟؟؟؟ (این سخنان دفاع از ایرانیان است و یا توهین به آنها؟؟؟)

من به عنوان یک ایرانی اصیل، حداقل می دانم که خودم و اطرافیانم، هیچکدام به زور شمشیر و عادت روزگار مسلمان نشده ایم و اعتقادمان به مکتب تشیع براساس حکم فطرت سالم و عقل ناب است.

اصل در داستان های تاریخی بر عدم صحت است، مگر اینکه نقل کننده را بشناسیم؛ به صحت چشم و گوشش اعتماد داشته باشیم و غرضش در نقل بر ما آشکار باشد. مانند داستان قرآنی (بدون اضافات مفسران و محدثان ناشناخته). و گرنه چه بسیارند مشهورات و متواتراتی که با یک کلاغ چهل کلاغ از کاهی به کوهی مبدل گشته اند.

والسلام.

نظرات (۱)

۰۳ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۳۱ التلمیذ الاحقر مسعود صالحی
سلام استاد،
فوق العاده...
از زحمات بی دریغتون خیلی متشکرم.
امسال خیلی کلاس های شما برای بنده تاثیر گذار و مفید بودند نه تنها مطالبی که بیان می شد بلکه نحوه برخورد شما در برابر سوالات عجیب و غریب دوستان و نحوه پاسخگویی به سوالات به خصوص مثال آورد و محسوس کردن بعضی فضاهای ذهنی و حل آن ها...
شدیدا التماس دعا...
پاسخ:
سلام. ممنونم. شماها خوبید. لطف دارید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی