وبلاگ شخصی عبدالرضا بختیاروند

صفحه ای برای تعامل بیشتر با طلاب و دانشجویان

وبلاگ شخصی عبدالرضا بختیاروند

صفحه ای برای تعامل بیشتر با طلاب و دانشجویان

وبلاگ شخصی عبدالرضا بختیاروند
بازدید کننده محترم؛
این وبلاگ برای ارتباط و تبادل اطلاعات علمی در زمینه های مختلف با «طلاب و دانشجویان کلاس هایم» بوده و الزاما "منعکس کننده دیدگاه های شخصی من" نیست.
تلاشم بر آن است که به خودم و دیگران یاد بدهم که حق طلب باشیم، هر چند باور به آن دشوار باشد.
برای دریافت فایل ها و اخبار مربوط به کلاس های من، به کانال درسی من به آدرس @darsha14 در پیام رسان های ایتا و تلگرام مراجعه کنید.
صفحه من در روبینو و اینستاگرام @abakhtiarvand
آخرین نظرات
  • ۹ فروردين ۹۶، ۱۹:۱۰ - سید مهدی
    متشکرم

۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آیت الله جوادی آملی» ثبت شده است

استاد جوادی آملی: به عقیده من اینکه برخی می گویند ما در این مذاکرات امتیازاتی را از دست داده ایم و در عوض امتیازاتی گرفته ایم در واقع درست نیست! بلکه من معتقدم ما در این مذاکرات هیچ چیز از دست ندادیم. طرف مقابل می خواست قدرت ساخت سلاح هسته ای را از ما بگیرد اما ما با آنکه قدرت ساخت سلاح هسته ای را داشتیم، هرگز به دنبال ساخت اینگونه سلاح ها نبودیم.


به گزارش خبرنگار اسراء نیوز: دکتر محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در سفر به شهر مقدس قم، در محل بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء با حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی دیدار کرد.
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در ابتدای سخنان خود با تسلیت ایام ماه محرم و صفر، به تبیین ارتباط بین زنده نگهداشتن مجالس عزای سید و سالار شهیدان با حفظ نظام اسلامی پرداختند و فرمودند:
رسالت تشیع در هر عصر و زمانی «و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره» است و هیچ کس از این دستور مستثنی نشده است یعنی این جمله همگانی و همیشگی است.
ایشان ادامه دادند:
ما همواره از خداوند می خواهیم که قدرت انتقام و خونخواهی سید الشهداء علیه السلام را به ما عطا کند، ما همواره مرد جنگیم، اما جنگ دفاعی و نه تهاجمی، کسی که خونخواه است به دنبال احقاق حق خود است و نه به دنیال جنگ و تهاجم.
آیت الله العظمی جوادی آملی اظهار داشتند:
دستور مکتب ما این است که همیشه اسلحه در دست آماده باشید تا کسی جرئت حمله به شما را نداشته باشد، اما این اجازه به ما داده نشده است که بخواهیم به دیگری تهاجم داشته باشیم؛ چنانکه در دوران دفاع مقدس به کشورهای کوچک منطقه که از صدام حمایت می کردند هیچ گونه تهاجمی نداشتیم.
ایشان با اشاره به مذاکرات هسته ای و آغاز اجرای برجام در کشورمان خاطرنشان کردند:
به عقیده من اینکه برخی می گویند ما در این مذاکرات امتیازاتی را از دست داده ایم و در عوض امتیازاتی گرفته ایم در واقع درست نیست! بلکه من معتقدم ما در این مذاکرات هیچ چیز از دست ندادیم. طرف مقابل می خواست قدرت ساخت سلاح هسته ای را از ما بگیرد اما ما با آنکه قدرت ساخت سلاح هسته ای را داشتیم، هرگز به دنبال ساخت اینگونه سلاح ها نبودیم.
ایشان افزودند:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۴ ، ۰۹:۴۸
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
 تبیین عظمت مقام کریمهٴ اهل‌بیت از نگاه آیت الله جوادی آملی

در سالروز ولادت سراسر نور حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)، ضرورت تبیین عظمت مقام کریمهٴ اهل‌بیت(س) با استفاده از آراء و اندیشه های مفسر بزرگ قرآن آیت الله جوادی آملی می تواند نکات ارزشمندی را به ارمغان داشته باشد.

عظمت مقام کریمهٴ اهل‌بیت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)
آیت الله جوادی آملی در تبیین عظمت مقام کریمهٴ اهل‌بیت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) می گوید: از آنجا که حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)که از دودمان نبوت و ولایت است به جایی می‌ رسد که امام هشتم و امام نهم(سلام الله علیهما) دربارهٴ زیارت او هم توصیه و سفارش و هم دستور و برنامه دارند،لذا از وجود مبارک امام هشتم علی ‌بن‌ موسی ‌الرضا (سلام الله علیهما) رسیده است که، خواهر ما فاطمهٴ معصومه در قم مدفون است [و] هر کس این بانو را زیارت کند بهشت برای او است، و از وجود مبارک امام نهم امام محمد تقی(سلام الله علیه) روایت شده است که عمّهٴ من فاطمهٴ معصومه(س) در قم مدفون است و هر کس آن حضرت را زیارت کند بهشت برای او است.

تعمّق هر چه بیشتر در شاخصه های وجودی و عظمت مقام حضرت معصومه(س) باید مورد اهتمام واقع گردد، زیرا تأکیدات ائمۀ معصومین(ع) همگی لزوم واکاوی شأن و منزلت بالای آن حضرت را دو چندان می کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۵۰


عقل بر دو قسم است؛ عقل نظری و عملی. عقل نظری، هست و نیست‏ها و باید و نبایدها را درک می‏کند. به بیان دیگر، عقل نظری، هم مسائل حکمت نظری را درک می‏کند و هم مسائل حکمت عملی را.

توضیح آن‏که ادراکات انسان به دو دسته تقسیم می‏شود:

1. ادراکاتی که متعلق آن، حقایق و هست و نیست‏ها است؛ نظیر الهیات، ریاضیات، طبیعیات، منطقیات و مانند آن؛ که این‏گونه از علوم را حکمت نظری می‏نامند.

2. ادراکاتی که متعلق آن، باید و نبایدهاست؛ نظیر فقه، حقوق، اخلاق و مانند آن؛ که این‏گونه از علوم را حکمت عملی می‏نامند. عقل نظری، هم هست و نیست‏ها را درک می‏کند و هم باید و نبایدها را؛ زیرا کار عقل نظری درک است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۲۵
سه شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۲:۵۴ ب.ظ

فلسفه دانی غزالی!

یکی از منابع منتقدان فلسفه، تکرار شبهات غزالی در کتاب تهافت الفلاسفه است.

اما براستی آگاهی و علم غزالی از فلسفه به چه اندازه بوده است؟

سخن استاد جوادی آملی:

غزالی گرچه از بزرگان اهل نظر بوده و در مسائل «علم الأخلاق» کم نظیر است و لیکن فلسفه دشوارتر از آن است که بدون استاد متضلّع فرا گرفته شود.

او آنچنان که در زندگینامه خود اعتراف دارد، فلسفه را نزد هیچ استادی تعلّم نکرده بلکه خود به مطالعه آن پرداخته و آنچه از آن فهمیده در نوشتاری به نام «مقاصد الفلاسفة» گرد آورده و از آن پس به استناد برداشتهای خود، در مسودّه‏ای دیگر موسوم به «تهافت الفلاسفة» به نقد پرداخته و از آن میان بیست مسأله را برای نقد برگزیده و بر سه مسأله قِدَم عالم، علم واجب به جزئیات و معاد جسمانی بیش از همه پای فشرده است.

بعد از او ابن‏رشد در «تهافت التهافت» به حل شبهات غزالی مشغول شده و برخی دیگر نیز به جمع و داوری بین تهافتین پرداخته‏ اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۴:۵۴
سه شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۲:۳۶ ب.ظ

نسبت کلام و فلسفه با دین

یکی از مهم ترین شبهاتی که در مورد فلسفه مطرح است،تعهد یا عدم تعهد این علم نسبت به آموزه های دینی است.این نوشته که برگرفته از کتاب "منزلت عقل در هندسه معرفت دینی" از حکیم متاله،آیت الله العظمی جوادی آملی می باشد،پاسخ این مطلب را بر محققان روشن می کند.

نسبت کلام و فلسفه با دین

در فرق میان علم کلام و فلسفه از جهت نسبت و رابطه آنها با دین، معمولاً بر اثر مساعی و تبلیغات و جهت‏گیری متکلمان چنین وانمود شده است که متکلمان، متعهد به محتوای دین و اسلام‏اند؛ اما فلسفه و فیلسوفان در این امر تعهدی نداشته و لابشرط هستند؛ یعنی کلام، قطعاً و به ناچار مطابق دین خدا و درصدد حفظ و دفاع از آن گام برمی‏دارد و درون مایه خود را از دین و شریعت می‏گیرد و سعی می‏کند که از موضوع علم خویش بر طبق محتوا و قانون اسلام بحث کند؛ لیکن فیلسوف چنین سرسپردگی و تعهدی به شریعت و دین ندارد، بلکه گاه حاصل تلاش علمی و معرفتی او مطابق دین و شریعت است و گاه متفاوت و متغایر با آن.

 

این تفکیک میان فلسفه و کلام مصادره‏ای آشکار و هجمه‏ای ناروا بر ضدّ فلسفه و فیلسوفان الهی است. کسانی که میان فلسفه و کلام چنین تفاوتی می‏نهند در واقع دین اسلام را به سود کلام و متکلمان بی‏وجه مصادره می‏کنند و خود را دیندار و متعهد به دین قلمداد کرده و فلسفه و فیلسوفان را غیرمتعهد و لابشرط نسبت به آن معرفی می‏نمایند.

به زودی روشن می‏شود که منشأ این تصور ناصواب بیرون نهادن عقل از هندسه معرفت دینی است. گویی دستاورد عقل فلسفی چیزی خارج از قلمرو دین است که باید با آن نسبت‏سنجی شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۴:۳۶
دوشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۴، ۰۸:۳۳ ب.ظ

مرتد کیست؟


آنچه بیشتر شنیده شده است آن است که اگر فرد مسلمانی مرتد شود، حکم او ارتداد است.

اما این تقسیم ها قابل توجه است:

تقسیم بر اساس منشأ رد کردن:

1. مرتدی که بر اساس تحقیق و تفحص از دین اسلام برگشته است. یعنی واقعا سؤالاتی دارد که حل نشده است. و یا به واقع به این نتیجه غلط رسیده باشد که دینی برتر از اسلام وجود دارد!!! (فرد شاک باشد)

2. مرتدی که بر اساس تحریک عواطف و احساسات، یا به خاطر عقده خودنمایی، یا مشکلات کار و ازدواج و ... فکر می کند باید ادعا کند «من دیگر مسلمان نیستم» تا دیده شود. (فرد دارای تعادل روحی نباشد).

تقسیم بر اساس مبنای حکم فقهی:

1. خود «انکار ضروری» دین باعث ارتداد می شود.

2.  انکار ضروری دین همسو با انکار رسالت رسول الله و صدق گفته های ایشان باشد؛ یا اینکه فرد رسالت پیامبر و صدق ایشان را پذیرفته است، اما اینکه چنین سخن یا روشی منسوب به دین ایشان باشد را نمی پذیرد.

با توجه به هر تقسیم حکم معهود نیز متفاوت خواهد شد.

نکته مهم: آیا اطلاق داشتن حکم ارتداد جز ضروریات دین است که هر فردی حکم ارتداد مطلق را رد کند سزاوار اعدام است؟

فقهای اهل سنت در این زمینه بسیار تند رفته و معمولا هر مرتدی و تغییر دینی را باعث قتل می دانند.

اما فقهای اهل شیعه در این زمینه شروط و تقسیم های فراوانی دارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۴ ، ۲۰:۳۳
دوشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۴، ۰۸:۱۷ ب.ظ

حکم مرتد از دین اسلام

چون حق از باطل کاملاً جداست و جریان توحید و الحاد به طور شفاف معلوم است اگر کسی عمداً کژراهه نرود و گرفتار مغالطه نشود اسلام را می‏فهمد و آن را می‏پذیرد.
اگر کسی بعد از پذیرش اسلام از آن برگردد و معاذ الله مرتد شود چند حال دارد:

1. یا ارتداد خود را اظهار نمی‏ کند و کسی را از ارتداد خود با خبر نمی‏ کند که در این حال غیر از عذاب قیامت که مطلبی کلامی است حکم فقهی دیگر ندارد.

2. اگر دیگران از ارتداد او با خبر شدند و معلوم شد که ارتداد او بر اثر پژوهش و تحقیق بود که متأسّفانه به کژراهه رفت و واقعاً مصداق شاکّ متفحّص است، در این حال نیز حکم فقهی، یعنی حدّ معهود، درباره او جاری نمی‏شود، زیرا حدود در موضع شبهه جاری نخواهد شد، چنان که صدوقِ از حضرت رسول اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرد: «ادرأوا الحدود بالشبهات ولا شفاعةتسنیم، جلد 12صفحه 184

ولاکفالة ولا یمین فی حدٍّ».

3. اگر ارتداد او روی شبهه علمی نیست بلکه روی شهوت عملی است، در صورتی‏که ارتداد او فطری باشد نه ملّی، حدّ معهود را دارد و معنای آزادی به اصل عدالت تحدید می‏شود و تنها مرجع تعیین حدود عدالت خدای عادل است که ربوبیت مطلق آن قائم به قسط، مشهود عارفان، معقول حکیمان و منقول فقیهان و محدّثان است.[تسنیم، جلد 12 -  صفحه 183]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۴ ، ۲۰:۱۷
جمعه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۴، ۰۹:۵۶ ب.ظ

عصمت پیامبران در کلام آیت الله جوادی آملی

1. پیامبر، گناه نمی‌کند. 2. پیامبر، نزدیک گناه نمی‌شود که برخی از مبادی و مقدمات آن را فراهم کند. 3. پیامبر، گرایش قلبی به گناه ندارد. 4. پیامبر در فضای روح و صحنه‌ی‌ دل، نزدیک گرایش قلبی هم نمی‌رود. 5. نزدیکی به گرایش قلبی نیز جرأت حضور در صحیفه‌ی‌ دل پیامبر را ندارد؛ زیرا قلبی که از معرفت توحیدْ تام، و از محبّت خدای سبحان، مملو و متیّم است جایی برای میل به گناه و نیز مجالی برای نزدیکی به میل به گناه و همچنین فرصتی برای هجوم میل یا نزدیکی به میل و ورود چنین مهمان ناخوانده‌ای نیست.

بنابراین، عصمت پیامبران با عصمت دیگران فرق دارد. انبیا آنچه را ادراک کردند حق است، گرچه فتوای ادراکی آنان، از قبیل احساس و تخیّل و توهّم است و تعلقشان چونان سایر افراد می‌باشد. خداوند در تأیید این نظر می‌فرماید: "وإنّک لتلقّی القران من لدن حکیم علیم" (نمل/6)؛ تو دقیقاً از روی ادراک حق و صحیح، قرآن را از خدای حکیم علیم اخذ می‌کنی. نیز می‌فرماید: اوست که فرشته‌ی‌ امین وحی را همراه قرآن فرومی‌فرستد: "نزل به الروح الأمین * علی قلبک لتکون من المنذرین" (شعراء/194-193).

کتاب وحی و نبوت در قرآن،ص 211

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۵۶
سه شنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۴، ۰۱:۰۸ ق.ظ

مقطع تحقق گزارش‏های علمی و گرایش‏های عملی

مقطع تحقق گزارش‏های علمی و گرایش‏های عملی

در این مقام، بحث این است که این شناخت‏های علمی و گرایش‏های عملی، در چه مقطعی در نفس انسان تحقق پیدا می‏کند؟ با توجه به این که درباره کیفیت خلقت نفس و چگونگی تعلق آن به بدن، سه نظریه وجود دارد، براساس هر نظریه‏ای باید پاسخ مناسب به سؤال داده شود.

افلاطونی‏ها می‏گویند: نفس انسانی «بما أنّه نفس» قبل از بدن وجود دارد، وقتی بدن آفریده شد، نفس به بدن تعلق می‏گیرد؛ در واقع آنچه حادث می‏شود، تعلق نفس به بدن است نه خود نفس. اینها باید بگویند: نفس در جهان خود فطریات را می‏دانست یا خیر؟ آیا بعد از تعلّق به بدن آن‏ها را می‏داند و بعد از گذشت زمان از تعلّق آن، از آنها بهره‏مند می‏شود یا خیر؟ البته طبق مبنای معروف افلاطون نفس به این اصول و مبادی فطری عالم بوده است.

ارسطو و پیروان او مانند فارابی و بوعلی، که می‏گویند: نفس با بدن خلق می‏شود، یعنی بدن وقتی به نصاب استعداد نفس‏یابی رسید خداوند نفسِ مجرد را خلق می‏کند و به عبارت دیگر: نفس با حدوث استعداد بدن حادث می‏شود. اینها نیز، باید پاسخ دهند که نفس از چه زمانی به این حقایق عالِم است؟ زیرا ظاهر قرآن این است که انسان دارای دو نوع علوم است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۴ ، ۰۱:۰۸
سه شنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۰۷ ق.ظ

فطرت راه یا برهان؟

فطرت راه یا برهان؟

در میان متفکران اسلامی در باب تمسک به فطرت در شناخت خدای سبحان، دو نظر وجود دارد؛ برخی معتقدند که فطرت، راهی برای شناخت خداست و گروهی دیگر از آن به عنوان مقدمه‏ای برای اثبات وجود خدا استفاده می‏کنند و می‏گویند: انسان خود را معلول خدای سبحان می‏یابد و نیز می‏یابد که هر معلولی عین ربط به علت خود است. پس هر کس می‏یابد که خودش معلول است و عین ربط به علّت خود، لذا به علّت خود علم دارد و می‏یابد که عین تعلق و وابستگی به علّت خود، یعنی خدای سبحان است. به تعبیر دیگر: واسطه شناخت خدا را با امتناع پیدایش معلول بدون علت می‏داند و می‏گوید: من معلولم و هیچ معلولی بدون علت نیست، پس من هم علتی دارم که مرا بوجود آورده است.

برای بیان مسئله، که فطرت راه است یا برهان، ابتدا باید این مطلب روشن شود که مقصود از فطرت و فطریات چیست؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۴ ، ۰۰:۰۷