وبلاگ شخصی عبدالرضا بختیاروند

صفحه ای برای تعامل بیشتر با طلاب و دانشجویان

وبلاگ شخصی عبدالرضا بختیاروند

صفحه ای برای تعامل بیشتر با طلاب و دانشجویان

وبلاگ شخصی عبدالرضا بختیاروند
بازدید کننده محترم؛
این وبلاگ برای ارتباط و تبادل اطلاعات علمی در زمینه های مختلف با «طلاب و دانشجویان کلاس هایم» بوده و الزاما "منعکس کننده دیدگاه های شخصی من" نیست.
تلاشم بر آن است که به خودم و دیگران یاد بدهم که حق طلب باشیم، هر چند باور به آن دشوار باشد.
برای دریافت فایل ها و اخبار مربوط به کلاس های من، به کانال درسی من به آدرس @darsha14 در پیام رسان های ایتا و تلگرام مراجعه کنید.
صفحه من در روبینو و اینستاگرام @abakhtiarvand
آخرین نظرات
  • ۹ فروردين ۹۶، ۱۹:۱۰ - سید مهدی
    متشکرم

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کوروش کبیر» ثبت شده است

يكشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۵، ۱۱:۲۵ ق.ظ

چیستی استبداد در دیدگاه کواکبی

چیستی استبداد در دیدگاه کواکبی[1]

از نظر کواکبی[2]، «استبداد صفت حکمرانی است مطلق ­العنان که در امورات رعیت چنان‌که خود خواهد تصرف نماید، بدون ترس و بیم از حساب و عقابی محقق».

او منشأ استبداد را عدم التزام حکمران به معیارهای شریعت، قانون و یا ارادة ملت می‌داند؛ چه این حکمرانی فردی باشد، چه موروثی، یا از راه غلبه یا انتخاب و چه جمعی باشد و چه مشروطه. هرگاه حکمرانان به قانون گردن نگذارند و قانون­گذاران خود را در برابر ملت مسئول ندانند و ملت با نظارت و پرسش­گری و حسابگری آشنا نباشد، استبداد حاکم خواهد بود. جان کلام آنکه:‌

«سلطنت از هر قسمی که باشد از وصف استبداد خارج نشود تا در تحت مراقبت شدید و محاسبة بی­مسامحه نباشد».

در نگاه کواکبی، حتی اگر حکومتی عادل مورد پرسش و مؤاخذۀ ملت قرار نگیرد و مردم با غفلت و سستی خود، حکومت پاسخگو را به حال خود رها کنند، چنین حکومتی «با شتاب جامة استبداد در پوشد» و با گذشت زمان، آنگاه که چنین حکومتی از دو نیروی ترسناک «نادانی ملت» و «سپاه منظم» برخوردار باشد، از شر آن خلاصی نخواهند یافت.

حکمران مستبد، ارادة فردی و «باید‌ها» و «نبایدها»ی شخصی خود را بر ملت تحمیل می‌کند و چون هراس دارد از اینکه مردم آزادانه سخن بگویند و آزادانه حقوق خویش را مطالبه کنند، سکوت و خفقان را بر جامعه تحمیل می‌نماید. سخن کواکبی در این مورد، صریح و گویاست، آنجا که می‌نویسد:

«حکمران مستبد در امورات مردم به ارادة خویش حکومت نماید، نه به اراده ایشان، و با هوای نفسِ خود حکم کند در میان ایشان، نه به قانون شریعت؛ و چون خود، آگاهی دارد که غاصب و متعدی می‌باشد، لاجرم پاشنة پای خویش بر دهان میلیون‌ها نفوس گذارد که دهان ایشان بسته ماند و سخن گفتن از روی حق یا مطالبة حق نتوانند».



[1] منبع: مقاله «استبدادشناسی و دمکراسی‌خواهی در اندیشه‌های عبدالرحمن کواکبی»؛ دکتر علی سید محمودی ؛ اندیشه سیاسی متفکران مسلمان، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، 1390، جلد دهم؛

[2] عبدالرحمن کَواکبی (زاده ۱۲۶۶ قمری در حلب، سوریه) در جهان عرب به عنوان یک انقلابی بزرگ و آزادی‌خواه شناخته می‌شود و از اندیشمندان ضد استبداد بود که با سلطه عثمانیان بر سوریه مبارزه می‌کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۵ ، ۱۱:۲۵
جمعه, ۷ آبان ۱۳۹۵، ۱۱:۳۷ ب.ظ

ملی گرایی و شاه پرستی جوامع بشری

برای ابراز نظر در مورد مطلب، به منبع آن مراجعه کنید:

منبع: نقد و نقل


ملی گرایی یعنی چشم بستن بر خوبی ها و بدی های انسان ها و قضاوت بر اساس ملیت؛

این فرد خوب است چون هموطن من است، هر چند زندگی هزاران جوان را با مواد مخدر و سکس و ... از بین برده باشد.

فلان فرد بد است چون هموطن من نیست؛ هر چند کتاب های زیادی نوشته باشد و یا کارهای خوب زیادی کرده باشد.

ملی گرایی یعنی دفاع بی چون و چرا از شاهان و بزرگان، بدون توجه به نظرات آنان و تأثیر رفتارشان بر جوامع بشری.

آیا اضافه کردن واژۀ کبیر به اسکندر و کوروش و ناپلئون و صدام و .... آنها را از دایره نقد بیرون می آورد؟

آیا هر کسی که کشورهای دیگر را فتح کرده و با ریختن خون مردمان و غارت اموالشان، چند هکتار به سرزمین مان اضافه کرد و غنائمی به سربازان داد ،باید نامش در کتاب های تاریخ به بزرگی یاد شود و مجسمه اش را در میدان ها گذاشت!!!

هنر انسان، ابراهیم (ع) بودن است. یعنی شکستن بت جهل و نادانی؛ نه اینکه با احترام به بت های دیگران به جهلشان احترام بگذاریم. چه بت بابل باشد و چه بت هند و اروپا.

ابراهیم یعنی مباحثه منطقی با خورشید و ماه پرست، یعنی حتی با خداوند رک و راست بودن و از او برای اطمینان بر معاد کمک خواستن.

هنر ابراهیم (ع)، ساختن خانه خدا بود. خانه ای ساخت که خداوند بگوید در خانه من خونریزی حرام است و اینجا محل امن است.

دوست دارم که اگر مملکتم شاه داشته باشد، شاهی دانا و بت شکن داشته باشد و نه آدمکش و کشورگشا.

من شاه خونریز و کشورگشا را دوست ندارم.

من تاریخ را از بزرگترها یاد می گیرم؛ برایم واقعیت را بگویید هر چند تلخ باشد. نه اینکه با تعصبات ملی گرایانه، از حاکمان و شاهان ستمگری که هنوز عکس برده هایشان بر روی کتیبه ها نقش بسته است برایم اسطوره سازی کنید. تاریخ را از زبان تاریخ نویسان شاه پرست برایم املا نکنید که از نویسندگان پول پرست متنفرم.

ماه پشت ابر نخواهد ماند و روزی که راست ها آشکار شود، من بیش از اینکه از شاهان گذشته ناراحت باشم، از شما شکوایه خواهم داشت.

به من راست بگویید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۵ ، ۲۳:۳۷