وبلاگ شخصی عبدالرضا بختیاروند

صفحه ای برای تعامل بیشتر با طلاب و دانشجویان

وبلاگ شخصی عبدالرضا بختیاروند

صفحه ای برای تعامل بیشتر با طلاب و دانشجویان

وبلاگ شخصی عبدالرضا بختیاروند
بازدید کننده محترم؛
این وبلاگ برای ارتباط و تبادل اطلاعات علمی در زمینه های مختلف با «طلاب و دانشجویان کلاس هایم» بوده و الزاما "منعکس کننده دیدگاه های شخصی من" نیست.
تلاشم بر آن است که به خودم و دیگران یاد بدهم که حق طلب باشیم، هر چند باور به آن دشوار باشد.
برای دریافت فایل ها و اخبار مربوط به کلاس های من، به کانال درسی من به آدرس @darsha14 در پیام رسان های ایتا و تلگرام مراجعه کنید.
صفحه من در روبینو و اینستاگرام @abakhtiarvand
آخرین نظرات
  • ۹ فروردين ۹۶، ۱۹:۱۰ - سید مهدی
    متشکرم
دوشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۴۲ ق.ظ

حجت الاسلام دکتر رهدار: فرهنگ ظرف تمدن است

حجت الاسلام دکتر احمد رهدار: امروز بحث‌های تمدنی در دانشگاه‌ها "نحیف" است / امروز اگر رشته‌ای در حوزه تمدنی در دانشگاه داشته باشیم به خاطر این بوده که آن رشته در یک دانشگاه غربی وجود داشته است/ از این دانشگاه دیدگاه تمدنی بیرون نمی‌آید زیرا فکر تمدنی در آن وجود ندارد

IMG17585004 

فرهنگ، ظرف تمدن است و فرهنگ‌ها، عقلانیت و بستر شکل‌گیری تمدن‌ها هستند. به عبارت دقیق‌تر، فرهنگ هم علت محدثه و هم علت مبقیه تمدن است. تمدن از فرهنگ زاده شده و گویا فرهنگ مادر و مربی تمدن است. چنین نیست که آن را بزاید و رها کند بلکه آن را رشد می‌دهد. رشد در تمدن‌ها مسبوق به رشد فرنگی آنها است. لذا هرگاه فرهنگ آسیب ببیند، تمدن آسیب می‌بیند.


قرن 20 آغار انحطاط تمدن غرب و آغاز تردیدها در جانمایه‌های فرهنگی غرب جدید بود؛ یعنی از زمانی که در عقل مطلق انسانی(مثلا عقلی که ناسیونالیسم در قرن 18 تبیین کرد) تردید شد، انحطاط تمدن غرب آغاز و فرهنگ حداقلی شد و تمدن تزلزل پیدا کرد. عقل تمدنی عقل مرکب است و در برابر آن عقل بسیط قرار دارد. ایرانی‌ها چون در یک تمدن به دنیا می‌آیند و رشد پیدا می‌کنند، به طور مادرزاد از عقل تمدنی برخوردارند. در مقابل این عقل، عقل بسیط قرار دارد که در آن اگر بی‌شمار فکت را در مقابل آن فرد قرار دهید، قدرت پردازش آن را ندارد. اما عقل ایرانی چنین نیست.
عقل‌های تمدنی، عقل‌های پیچیده‌ای هستند و این پیچیدگی نیز تنها به شکل تورمی نیست. زیرا عقل مجبور است پیچیده عمل کند و سرعت بگیرد. این را در فیلم‌های غربی به کرّات شاهد هستیم. نمی‌توان سرعت و پیچیدگی فیلم هالیوودی را در فیلم بالیوودی یا حتی در فیلم‌های ایرانی مشاهده کرد. چنین نیست که فیلم‌سازان ما واقعا اکراه داشته باشند که پلیس ما را با سرعت بالا نشان دهند، بلکه فهم آنها از سرعت همین اندازه است. یعنی سرعت اجتماع نیز بیش از این نیست. و کارگردان و نویسنده، فرزند همین اجتماع است و بیش از این نمی‌تواند سرعت داشته باشد. البته نباید از آنها ناامید شد.
گاهی نرخ شتاب ما از غرب بیشتر است. کسی که از سطح 5 به 15 می‌رسد، نرخ شتاب او 10 است اما کسی که 15 را 16 می‌کند در فاصله 1 سال تنها یک عدد پیش آمده است. بنابریان نرخ شتاب حرکت ما در مقایسه با آنها تند است. ما هنوز به آنها نرسیده‌ایم زیرا وضعیت ثابت ما وضعیت پایینی بوده و از جای ضعیفی حرکت را شروع کرده‌ایم. بنابراین حال اکنون نرخ شتاب ما سرعت پیدا کرده است. مدیریت یکی از خرده‌کاری‌های ساحت تمدنی است؛ به این معنا که در جوامع بسیط یا نیاز به مدیریت وجود ندارد یا مدیریت بسیط است. در مرحله تمدنی که جوامع پیچیده هستند، مدیریت‌ها و عقل‌ها پیچیده و علاوه بر آن صریح می‌شوند. به طور مثال عقل فردی و عقل جمعی وجود دارد. عقل فردی و عقل جمعی در کارکردها مانند عقل‌های مونولوگی و دیالوگی است. ما کمتر مطالعات گروهی داریم و اکثر نخبگان ما فردی کار می‌کنند. در یک محاسبه فکر می‌کنند به صورت فردی مفیدتر خواهند بود.
یک پژوهشگر در مطالعات فردی داخل کتابخانه ممکن است در یک سال چندین کتاب بنویسد در حالی که در فعالیت جمعی در هر 5 سال یک کتاب می‌نویسد. این در حالی است که اگر فرد توانمندی‌های خود را به اشتراک بگذارد، ضمن اینکه خود را رشد می‌دهد جمعی را نیز رشد می‌دهد. او توجه ندارد که آن کتاب‌ها هر چند هم که زیاد باشند، عقل فردی و مونولوگی اوست و عقل دیالوگی، جمعی و اجتماعی و عقل نیل به تمدن نیست. ما نخبه، اهل فکر و اهل قلم کم نداریم لکن آنها نیاموخته‌اند که جمعی کار کنند. بحث‌های تمدنی در دانشگاه‌ها نحیف است. اگر هم رشته‌ای در حوزه تمدن در دانشگاه داشته باشیم به خاطر این بوده است که دیده‌ایم آن رشته در دانشگاه غربی وجود داشته است. چون فارغ‌التحصیل آن رشته را داشتیم و می‌خواستیم هیأت علمی بگیریم آن را وارد کردیم. نه تنها از این دیدگاه تمدن بیرون نمی‌آید، دغدغه و فکر تمدنی نیز در آن وجود ندارد.
عقل‌ها تمدنی عقل‌های جهانی و عقل‌های غیر تمدنی عقل‌های محلی هستند. البته این عقل جهانی در حضرت امام (ره) وجود دارد اما چون حضرت آقا فرزند زمانه پس از امام(ره) هستند به طور کاملا طبیعی باید پرسش‌ها و نگاه‌شان از امام (ره) پیش باشد. عقل غیر تمدنی مقطعی و محلی است. می‌دانید این عقل‌ها خود را در کجا نشان می‌دهد؟ معمولا مردم شهرستان‌ها ترجیح می‌دهند نماینده‌شان تمام همّ و غم و فکر و ذهن معطوف به مشکلات شهر خود کند حال آنکه منصب نمایندگی اساسا این نیست. اما عقل تمدنی عقل جهانی است. عقلی که مسئله‌ها، حتی مسائل بومی و مسائل شهرش را در نسبت با مقیاس‌های کلان‌تری فهم و حل می‌کند.
عقل تمدنی در برش زمانی ناظر به فرد است. یعنی سعی می‌کند از زمان عبور کند. هر چه گذشته ریشه‌دارتر باشد آینده امیدوارکننده‌تر خواهد بود. برای اینکه عقل تمدنی بیشتر بتواند در فردا برود، باید در گذشته نیز بیشتر پیش برود. بنابراین وقتی مطالعات ما دغدغه تمدنی داشته باشد، نمی‌توانیم ظرفیت تاریخ را نادیده بگیریم. 

منبع: خبرگزاری نسیم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۲/۰۴

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی