آلوسی: تمام دینتان را از زهرا (سلام الله علیها) بگیرید
مدتی پیش یکی از مدیران شبکه های وهابی، با استناد به استدلال هایی ضعیف سعی کرد تا با عظمت دادن به عایشه همسر رسول الله، از فضیلت علمی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بکاهد. استدلال سست او این گونه بود که چون اولا عایشه مقام همسری پیامبر را داشت و به اقتضای همسری، روز و شب، سفر و حضر و ... با رسول الله محشور بود، و نیز فرزندانی نداشت که گرفتار رسیدگی به آنها شود، بر حضرت زهرا برتری دارد!! حضرت زهرا (سلام الله علیها) بعد از هجرت ازدواج کردند و از پیامبر دور افتادند، و گرفتاری شوهرداری و تربیت فرزندان، مانع آن شد که ایشان «بانویی فقیه» شوند!!!
اف باد بر این همه جهالت و یاوه سرایی که کسی به عنوان کارشناس دین مبین اسلام، به دختر رسول الله جسارت کرده و اعتقادات واضح و روشن هر مسلمانی ـ اعم از شیعه و سنی ـ در مورد فضیلت بانوی دو عالم، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را نادیده بگیرد. براستی شما پیروان کدامین پیامبر و قاریان کدامین قرآن هستید که آیات مباهله، آیات سوره انسان، آیات تطهیر و سوره کوثرش را قلم گرفته اید؟ براستی کدامین مسلمانی است که فاطمه (سلام الله علیها) را در این آیات و هزاران آیه دیگر نبیند و یا سخنان رسول الله را در مورد فاطمه و فرزندانش به خاطر نیاورد؟ آیا کدامین دانشمند شیعه و سنی این روایات را انکار کرده که پیامبر خدا فرمودند: «برترین زنان جهان چهار نفرند: مریم بنت عمران، و آسیة بنت مزاحم، و خدیجة بنت خویلد، و فاطمة دختر محمد (صلّى اللّه علیه و سلم)». و بعد ادامه دادند که : «و أفضلهن عالما فاطمة؛ برترین آنها فاطمه است».
خجالت باد بر فقیه، مفسر، محدث، یا مجری و مبلغی که خود را دانشمند مکتب اسلام و مبلغ رسول الله معرفی کند، اما نخواهد از عظمت زهرای اطهر بگوید و یا آنکه فضائل پرفروغش را نادیده گرفته و بخواهد کم رنگ کند.
در این مجال بسنده کنم به سخن جناب آلوسی، بزرگ مفسر اهل سنت که در تفسیر روح المعانی می نویسد که پیامبر می دانست که دخترش بعد از وفات پدر، عمری طولانی نخواهد داشت؛ و گرنه به پیروانشان می فرمودند: «خذوا کل دینکم عن الزهراء». یعنی همه دینتان را از دخترم فاطمه زهرا بگیرید.
ایشان در تفسیر آیه 43 سوره آل عمران که مربوط به فضیلت حضرت مریم (سلام الله علیها) بر زنان جهان است، با بررسی مستندات روایی و اقوال دانشمندان مسلمان، به افضلیت حضرت زهرا (سلام الله علیها) بر تمام زنان جهان و از جمله حضرت خدیجه، آسیه، مریم و دیگران اشاره کرده و می گوید:
«سخن امام باقر (علیه السلام) ـ و آنچه از امامان اهل بیت به طور مشهور نقل شده است ـ آن است که فاطمه (سلام الله علیها) برترین زنان گذشته و آینده هستند، من نیز به چنین مطلبی تمایل دارم، اجمالا از این جهت اینکه حضرت زهرا (سلام الله علیها) پاره تن رسول الله بوده اند ـ و از بسیاری جهت های دیگرـ .... و استدلال بر روایت «خذوا ثلثی دینکم عن الحمیراء» برای افضلیت حمیراء (عایشه) بر زهرا (سلام الله علیها) درست نبوده و روایت مذکور نص صریح در چنین چیزی نیست، زیرا اولا اگر چنین روایتی هم ثابت شود، حداکثر اثبات می کند که دو سوم دین را از عایشه بگیرید، و این روایت دلالتی ندارد که حضرت زهرا که پاره تن رسول خداست، مثل و اندازه این علم را نداشته باشد؛ (به بیان دیگر، «اثبات شیء نفی ماعدا» نمی کند که وقتی پیامبر فرموده باشند از عایشه دو سوم دین را بگیرید، یعنی دیگر صحابه رسول الله و دخترشان فاطمه چیزی از دین فرا نگرفته باشند)، و دوم اینکه پیامبر می دانستند که دخترشان بعد فوت ایشان، زمان زیادی در این دنیا باقی نمی مانند، و گرنه می فرمودند: "تمام دینتان را از زهرا بگیرید". و عدم چنین سخنی از پیامبر در حق کسی که عقل و نقل بر علم و دانش او دلالت دارد، دلیل بر مفضولیت حضرت زهرا (سلام الله علیها) نیست؛ و گرنه، باید عایشه از پدرش ابوبکر نیز برتر باشد!!! زیرا روایاتی که از ابوبکر در امور دینی نقل شده است کمتر از روایات عایشه است. به خاطر اینکه ابوبکر نیز هم کمتر از عایشه در دنیا ماند (او قبل از عایشه از دنیا رفت) و نیز بعد رحلت رسول خدا، گرفتاری های فراوانی به خاطر خلافت و ... برای او وجود داشت که مانع نقل روایات فراوان شد.
علاوه بر اینکه در روایات آمده است که پیامبر فرمودند: «إنی ترکت فیکم الثقلین کتاب اللّه تعالى و عترتی لا یفترقان حتى یردا على الحوض».
آیا این روایت و امثال آن دلالت بر عظمت عترت و فاطمه (سلام الله علیها) ندارد در حالی که او سیده و بزرگ بانوی عترت رسول الله است؟؟؟
.... و بعد از همه اینها، سخن من این است که فاطمه سلام الله علیها، افضل زنان است، بعد مادرشان خدیجه و بعد عایشه. و نزد من اشکالی نیست که کسی بگوید سایر دختران رسول الله نیز بر عایشه فضیلت دارند ... و وقتی از امام سبکی در این مسأله سؤال شد، ایشان جواب داد: آنچه برگزیده ماست و متدین به آن هستیم این است که فاطمه دختر رسول الله افضل است، بعد مادرش و بعد عایشه».[1]
روز شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)/4 فروردین 1394
عبدالرضا بختیاروند/ استاد حوزه و دانشگاه
[1] «و إلى هذا ذهب أبو جعفر رضی اللّه تعالى عنه و هو المشهور عن أئمة أهل البیت- و الذی أمیل إلیه- أن فاطمة البتول أفضل النساء المتقدمات و المتأخرات من حیث إنها بضعة رسول اللّه صلّى اللّه تعالى علیه و سلم بل و من حیثیات أخر أیضا، و لا یعکر على ذلک الأخبار السابقة لجواز أن یراد بها أفضلیة غیرها غلیها من بعض الجهات و بحیثیة من الحیثیات- و به یجمع بین الآثار- و هذا سائغ على القول بنبوة مریم أیضا إذ البضعیة من روح الوجود و سید کل موجود لا أراها تقابل بشیء* و أین الثریا ید المتناول* و من هنا یعلم أفضلیتها على عائشة رضی اللّه تعالى عنها الذاهب إلى خلافها الکثیر محتجین
بقوله صلى اللّه تعالى علیه و سلم: «خذوا ثلثی دینکم عن الحمیراء»
و
قوله علیه الصلاة و السلام: «فضل عائشة على النساء کفضل الثرید على الطعام»
و بأن عائشة یوم القیامة فی الجنة مع زوجها رسول اللّه صلى اللّه تعالى علیه و سلم و فاطمة یومئذ فیها مع زوجها علی کرم اللّه تعالى وجهه، و فرق عظیم بین مقام النبی صلى اللّه تعالى علیه و سلم و مقام علی کرم اللّه تعالى وجهه.
و أنت تعلم ما فی هذا الاستدلال و أنه لیس بنص على أفضلیة الحمیراء على الزهراء، و أما أولا فلأن قصارى ما فی الحدیث الأول على تقدیر ثبوته إثبات أنها عالمة إلى حیث یؤخذ منها ثلثا الدین، و هذا لا یدل على نفی العلم المماثل لعلمها عن بضعته علیه الصلاة و السلام، و لعلمه صلى اللّه تعالى علیه و سلم أنها لا تبقى بعده زمنا معتدا به یمکن أخذ الدین منها فیه لم یقل فیها ذلک، و لو علم لربما قال: خذوا کل دینکم عن الزهراء، و عدم هذا القول فی حق من دل العقل و النقل على علمه لا یدل على مفضولیته و إلا لکانت عائشة أفضل من أبیها رضی اللّه تعالى عنه لأنه لم یرو عنه فی الدین إلا قلیل لقلة لبثه و کثرة غائلته بعد رسول اللّه صلى اللّه تعالى علیه و سلم على أن
قوله علیه الصلاة و السلام: «إنی ترکت فیکم الثقلین کتاب اللّه تعالى و عترتی لا یفترقان حتى یردا على الحوض»
یقوم مقام ذلک الخبر و زیادة- کما لا یخفى- کیف لا و فاطمة رضی اللّه تعالى عنها سیدة تلک العترة؟! و أما ثانیا فلأن الحدیث الثانی معارض بما یدل على أفضلیة غیرها رضی اللّه تعالى عنها علیها،
فقد أخرج ابن جریر عن عمار بن سعد أنه قال: «قال لی رسول اللّه صلى اللّه تعالى علیه و سلم: فضلت خدیجة على نساء أمتی کما فضلت مریم على نساء العالمین»
بل هذا الحدیث أظهر فی الأفضلیة و أکمل فی المدح عند من انجاب عن عین بصیرته عین التعصب و التعسف لأن ذلک الخبر و إن کان ظاهرا فی الأفضلیة لکنه قیل و لو على بعد: إن- أل- فی النساء فیه للعهد؛ و المراد بها الأزواج الطاهرات الموجودات حین الاخبار و لم یقل مثل ذلک فی هذا الحدیث.
و أما ثالثا فلأن الدلیل الثالث یستدعی أن یکون سائر زوجات النبی صلى اللّه تعالى علیه و سلم أفضل من سائر الأنبیاء و المرسلین علیهم الصلاة و السلام لأن مقامهم بلا ریب لیس کمقام صاحب المقام المحمود صلى اللّه تعالى علیه و سلم فلو کانت الشرکة فی المنزل مستدعیة للأفضلیة لزم ذلک قطعا و لا قائل به.
و بعد هذا کله الذی یدور فی خلدی أن أفضل النساء فاطمة. ثم أمها، ثم عائشة. بل لو قال قائل إن سائر بنات النبی صلى اللّه تعالى علیه و سلم أفضل من عائشة لا أرى علیه بأسا، و عندی بین مریم. و فاطمة توقف نظرا للأفضلیة المطلقة، و أما بالنظر إلى الحیثیة فقد علمت ما أمیل إلیه، و قد سئل الإمام السبکی عن هذه المسألة فقال: الذی نختاره و ندین اللّه تعالى به أن فاطمة بنت محمد صلى اللّه تعالى علیه و سلم أفضل. ثم أمها. ثم عائشة- و وافقه فی ذلک البلقینی- و قد صحح ابن العماد أن خدیجة أیضا أفضل من عائشة لما ثبت
أنه علیه الصلاة و السلام قال لعائشة حین قالت: قد رزقک اللّه تعالى خیرا منها، فقال لها: لا و اللّه ما رزقنی اللّه تعالى خیرا منها آمنت بی حین کذبنی الناس و أعطتنی مالها حین حرمنی الناس.
و أید هذا بأن عائشة أقرأها السلام النبی صلى اللّه تعالى علیه و سلم من جبریل، و خدیجة أقرأها السلام جبریل من ربها، و بعضهم لما رأى تعارض الأدلة فی هذه المسألة توقف فیها- و إلى التوقف مال القاضی أبو جعفر الستروشنی منا- و ذهب ابن جماعة إلى أنه المذهب الأسلم». روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم، ج2،ص150.
خیلی جالب بود خصوصاً سخن مفسر اهل سنت
بسیار ممنون از جناب استاد