فلسفه دانی غزالی!
یکی از منابع منتقدان فلسفه، تکرار شبهات غزالی در کتاب تهافت الفلاسفه است.
اما براستی آگاهی و علم غزالی از فلسفه به چه اندازه بوده است؟
سخن استاد جوادی آملی:
غزالی گرچه از بزرگان اهل نظر بوده و در مسائل «علم الأخلاق» کم نظیر است و لیکن فلسفه دشوارتر از آن است که بدون استاد متضلّع فرا گرفته شود.
او آنچنان که در زندگینامه خود اعتراف دارد، فلسفه را نزد هیچ استادی تعلّم نکرده بلکه خود به مطالعه آن پرداخته و آنچه از آن فهمیده در نوشتاری به نام «مقاصد الفلاسفة» گرد آورده و از آن پس به استناد برداشتهای خود، در مسودّهای دیگر موسوم به «تهافت الفلاسفة» به نقد پرداخته و از آن میان بیست مسأله را برای نقد برگزیده و بر سه مسأله قِدَم عالم، علم واجب به جزئیات و معاد جسمانی بیش از همه پای فشرده است.
بعد از او ابنرشد در «تهافت التهافت» به حل شبهات غزالی مشغول شده و برخی دیگر نیز به جمع و داوری بین تهافتین پرداخته اند.
از این پس به لطف الهی در تحلیل مسائل عقلی معلوم خواهد شد که فلسفه علمی نیست که اگر کسی در حدّ چون غزالی هم باشد با مطالعه بتواند به دریافت آن نائل گردد. غزالی به زعم خود چیزهایی را فهمید که اصلاً فیلسوفان الهی به آن تفوه نکردهاند و حقایقی را فلاسفه الهی اظهار داشته اند که غزالی تخیل آن را نیز نکرده است.
صدرالمتألهین در برخورد منصفانه خود با غزالی در بحث های تفسیری، اخلاقی و اموری نظیر آداب تلاوت قرآن و مانند آن، در کمال تجلیل به نقل اقوال غزالی پرداخته و عین عبارات و الفاظ او را ذکر نموده است و در مباحث عمیق فلسفی، او را به کسی تشبیه نموده که بدون آگاهی از آداب رزم به حمل سلاح سنگین مبادرت ورزیده و قصد جنگ آوری با پهلوانان و مردان کار آزموده صحنه پیکار را نموده است.[رحیق مختوم جلد 1-3 - صفحه 281]