عدم توانایی بر شناخت کنه ذات خداوند
می گفت من به خداوند باور ندارم؛ چون ماهیت او برای من مجهول است.
کاغذ نوشته ای به او دادم و پرسیدم: آیا قبول دارید این نوشته ها نویسنده ای دارد؟
گفت: آری؟
گفتم: نویسنده ی این جملات مرد است یا زن؟ قدکوتاه است یا قد بلند؟ در چه سالی و در چه کشوری به دنیا آمده است؟
گفت: نمی دانم!
گفتم: تو که ماهیت نویسنده ی این کلمات را نمی دانی، پس چگونه باور داری این نوشته ها نویسنده دارد؟ خداباوران نیز بیش از این نمیگویند. آنها عقیده دارند که این دنیا مانند کتابی است با داستان ها و نکات علمی فراوان که قطعا نمی تواند بدون نویسنده و کارگردان باشد. اما ماهیت نویسنده چگونه است، هنوز بر ما مشخص نیست.
امام علی علیه السلام که از پاک ترین و بزرگ ترین موحدان تاریخ و امام شیعیان است می فرماید:
خداوند، عقل را از مقدار واجب شناختش محروم ننموده است؛ در حالی که کنه و حقیقتش بر انسان ها پوشیده است. یعنی ما می دانیم خدایی هست، اما حقیقتش هنوز بر ما شناخته نیست. (نهج البلاغه)
و این جمله برای اندیشمندان خیلی سخت نیست. زیرا ما انسان ها هنوز ماهیت خیلی چیزها مانند صدا و نور و ... را نمی دانیم. اما باور داریم که نور هست. در مسأله چگونگی ابصار (دیدن اشیاء بوسیله چشم) اختلاف های علمی وجود دارد. اما همه باور دارند ما می توانیم ببینیم. پس عدم شناخت کامل نسبت به یک موجود، دلیلی بر عدم وجود آن نیست. بلکه می دانیم هست، اما چیستی اش مجهول است. باشد تا شناخته شود.