وبلاگ شخصی عبدالرضا بختیاروند

صفحه ای برای تعامل بیشتر با طلاب و دانشجویان

وبلاگ شخصی عبدالرضا بختیاروند

صفحه ای برای تعامل بیشتر با طلاب و دانشجویان

وبلاگ شخصی عبدالرضا بختیاروند
بازدید کننده محترم؛
این وبلاگ برای ارتباط و تبادل اطلاعات علمی در زمینه های مختلف با «طلاب و دانشجویان کلاس هایم» بوده و الزاما "منعکس کننده دیدگاه های شخصی من" نیست.
تلاشم بر آن است که به خودم و دیگران یاد بدهم که حق طلب باشیم، هر چند باور به آن دشوار باشد.
برای دریافت فایل ها و اخبار مربوط به کلاس های من، به کانال درسی من به آدرس @darsha14 در پیام رسان های ایتا و تلگرام مراجعه کنید.
صفحه من در روبینو و اینستاگرام @abakhtiarvand
آخرین نظرات
  • ۹ فروردين ۹۶، ۱۹:۱۰ - سید مهدی
    متشکرم
چهارشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۵، ۰۸:۰۵ ق.ظ

شبهاتی در مورد عدل الهی

این مبحث مربوط به درس عقائد جامعه الزهرا در روز چهارشنبه 25 فروردین است.


1. آیا وجود مرگ، بیماری دلیل بر بی عدالتی خداوند نیست؟ مرگ و بیماری، باعث آزار فرد و اطرافیانش می شود، آیا بهتر نبود که زندگی انسان ها عاری از بیماری و مرگ باشد؟

ورود انسان به دنیا برای ماندن نیست. دنیا برای انسان به منزلۀ یک بازار در جمع آوری توشه، یا به منزلۀ مزرعه­ای برای کشتن است. تصور حقیقی از دنیا، این باور را به دنبال خواهد داشت که ماندگاری در دنیا شر است و نه رفتن از آن.

وجود بیماری در دنیا نیز می­تواند توجیهات گوناگونی داشته باشد.

گاه بیماری در اثر کوتاهی فرد یا اطرافیان است که بنابر اینکه مرتبط با اختیار عالم دنیاست، بدی­اش مرتبط به انسان است و نه خداوند. مثل نوزادانی که در اثر الکلی بودن والدین مشکلات جسمی پیدا می­کنند.

گاهی نیز بیماری در اثر حوادث غیراختیاری است. مانند جایی که چاقوی تیزی در هنگام خوردن میوه دست فرد را پاره می­کند. اقتضای نظم در خلقت آن است که چاقو پوست را پاره کند. چاقویی که پوست را نبرد یا پوستی که از چاقو اثر نپذیرد مشکل دارد نه چاقویی که ببرد یا پوستی که پاره شود. پس شر در اینجا نیز خیری است که من به خاطر ناخرسندی روحی از اتفاق پیش آمده آن را شر محسوب می کنم.

برخی بیماری­ها نیز، علامتی برای آگاه شدن فرد بر دردهای عظیم­تر است. مانند خیلی از تب­ها و سردردها که هشداری در وجود بیماری گوارشی یا قلبی هستند. وجود این درد و بیماری مانند همان بوی گاز طبیعی، بوی تعفن، بوی ماندگی و ترشیدگی غذا و ... است که نه تنها شر نیست، بلکه باعث آگاهی ما از خطر و تدبیر برای سلامتی است.

برخی از دردها و بیماری ها نیز آزمایش الهی برای درک درجات معنوی بالاتر است.

 

2. آیا بهتر نبود که خداوند به خاطر وجود شرهای اندک این جهان، از خلقت عالم ماده صرف نظر می کرد؟

جواب: ترک خیر کثیر به خاطر شرهای اندک، نه تنها با فیض الهی تنافی دارد، بلکه خود شر کثیر محسوب می شود.

مثل اینکه کسی با توجه به اینکه جراحی قلبش مستلزم پاره کردن پوست بدن اوست، این شر اندک را با وجود داشتن خیر کثیر کنار بگذارد تا اساسا شری انجام نشده باشد.

رسیدن به خیر کثیر دنیا، مقرون به شرهایی اندک است که فرونهادن خیر کثیر به خاطر شرهای اندک، موجب شری کثیر است که باید از آن پرهیز کرد.

 

3. آیا نمی­شد انسان­ها از ابتدا وارد بهشت می­شدند و دنیایی برای امتحان آنها وجود نمی­داشت؟

قبل از پاسخ به این سؤال، مثالی زده می­شود.

یک بازی فوتبال می­تواند به صورت اجرا شود؛ به هر بازیکن توپی و دروازه مجزایی داده شود تا هر اندازه می­خواهد گل بزند. ده تا، بیست تا، صدتا یا هر قدر که بخواهد.

یا اینکه دو تیم یازده نفره باشند که باید در زمینی محدود و با یک توپ به رقابت بپردازند و گل بزنند.

گل های کدام بازی ارزش بالاتری دارند؟

قطعا ارزش گلی که در مسابقه با بازیکنان تیم حریف و مبارزۀ با آنها بدست می­آید باارزش تر از گلی است که فرد به دورازه بدون مدافع وارد می­کند.

عالم دنیا نیز به مانند زمین بازی فوتبال است که فرد در برابر امیال شهوانی و   دنیا، به مقابله برمی­خیزد و با گل زدن به آنها، برای خود درخشش و عزت کسب می­کند. فرشتگان نیز به خداوند گفتند: نحن نسبح بحمدک و نقدس لک. اما خداوند به دنبال موجودی برتر بود که با وجود داشتن امیال نفسانی و شهوات، خداوند را بر دیگران ترجیح دهد. انسان­های وارسته، همان مقصود الهی و خلیفة الله هستند که هدف خلقت آنانند و دیگران آمده­اند تا آنها بهتر دیده­شوند. همۀ تیم­ها وارد بازی می­شوند تا پیروز شوند؛ یعنی همه آمده­اند تا خلیفة الله باشند. اما اقتضای مسابقه آن است که کسی که بیشتر زحمت بکشد، در قله قرار بگیرد و تنبلان از رده خارج شوند و هر کس به اندازه تلاشش مقامی که لیاقت آن را دارد کسب کند.

 

4. چرا خداوند انسان­ها را به­گونه­ای نیافرید که هیچ کس هیچ گناهی نکند؟

جواب: جهان مورد نظر همان جهان فرشتگان و مجردات است که وجود داشته است. فیض الهی وقتی تمام می­شد که جهان دنیا که مملو از اختیار و مقابله با شهوات و خواسته­های نفسانی است نیز وجود داشته باشد تا موجوداتی برتر از فرشتگان بوجود بیایند.

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی