حکمت تدوین قوانین دینی و اجتماعی
حکمت وضع احکام و قوانین دینی و اجتماعی، فقط جلوگیری از آسیب رسیدن به بدن نیست.
احکام فراوانی وجود دارند که رعایت نکردن آنها هیچ ضربه ای به جسم انسان وارد نمی کند، اما دارای منع هستند.
مانند خوردن آب در ظهر ماه رمضان یا خواندن نماز بدون قرائت حمد؛ یا در جامعه انسانی، انجام برخی کارها، جز نبایدهای اجتماعی است، اما هیچ ضربه ای به بدن نمی زند؛ مانند: پوشیدن لباس سفید در مراسم عزاداری در جامعه ایرانی یا استفاده از کلمات ناپسند در جمع خانوادگی یا نوجوانان.
قوانین دینی و اجتماعی، دایره ای وسیع تر از جسم انسان را در نظر گرفته و برای حفظ آداب و رسوم هر جامعه، و مهم تر از آن، محافظت از آرمان هایی مانند آرامش روحی بشر، ترویج و حفظ بنیان خانواده، کمال اخلاق و معنویت، به تبیین باید و نبایدها می پردازند.
پس اگر خوردن حتی یک قاچ از هندوانه دیگران ممنوع است، این به خاطر جسمانی داشتن هندوانه نیست؛ بلکه قرار است حریم مالی افراد حفظ شود.
یا اگر نباید به موی نامحرم نگاه کرد یا بدن او را لمس کرد، حتما به این دلیل نیست که با این نگاه یا لمس، به بدن شما یا او ضربه ای وارد شود؛ بلکه این منع به خاطر آرمان والایی مانند حفظ بنیان خانواده و جلوگیری از سست شدن آن وضع شده است.
اگر همه ادیان آسمانی مانند یهودیت، مسیحیت و اسلام، تأکید فراوان بر حرمت زنا، قمار، شراب، ربا و ... را دارند، ملاک این حرمت ها فقط مراقبت بر سلامتی جسم نیست؛ بلکه باید حکمت آنها را بالاتر از امور جسمانی دانست.
ربا یعنی از بین رفتن روح دردمندی نسبت به دیگران؛ زنا یعنی نبودن حس مسئولیت شناسی نسبت به حریم خانواده؛ شراب یعنی از بین رفتن عقلانیت و حیا؛ قمار یعنی ترویج ولنگاری مالی و تنبلی و هزاران حکمت دیگر که ما از آن غافل هستیم.
ربا حرام است حتی یک ریال آن؛ زنا حرام است حتی با یک نگاه؛ شراب حرام است حتی به یک قطره.
آیا می توان گفت: هزار تومان دزدی خوب است و چند میلیارد آن بد؟؟ نسبی بودن بدی گناه، یعنی از اول بگویید: هیچ گناهی بد نیست.
مجاز دانستن یک قطره شراب، یک بار زنا، یک بار دزدی در سال، یک بار اختلاس، یک بار قتل، یک روز بی حجاب آمدن در خیابان و ... یعنی به استهزا گرفتن وضع قوانین و حرکت به سوی جامعه بی قانون.
لطفا خودمان را فریب ندهیم؛ رسیدن به سعادت فردی و اجتماعی در گرو وضع قانون و رعایت آن است. بدون رعایت قانون هایی که مبتنی بر دستورات الهی و نظریات کارشناسان است، اندیشه سعادت جامعه، آرزویی پوچ خواهد بود.