تهمتی ناروا بر قله های عصمت و پاکی
یکی از اشکالات که دشمنان اسلام بر این دین آسمانی وارد می کنند آن است که چرا حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) همسران فراوانی داشته است و رفتارش با همسرانش بسیار صمیمی و گرم بوده است. البته آنها به جای عبارت صمیمی و گرم بودن، از لفظ "زن باره بودن" استفاده می کنند.
اشکالی که با بیرون آمدن از اتاق سیاه کوته فکری و خشونت طلبی، و با یک علم ریاضی اندک و باور به حکمت الهی و مهربانی او بر بندگان به راحتی حل می شود.
اولا آمار و تعداد همسران فرد نمی تواند ملاکی بر خوبی یا بدی او باشد. اگر قرار است به صرف تعداد همسران یک فرد به خوبی یا بدی کسی حکم شود پس:
شخصی فرضی که 100 سال عمر کند و در سن 20 سالگی ازدواج کرده و هر 5 سال همسرش از دنیا رفته است و زن دیگری گرفته و آمار زنانش به بیش از 14 فرد رسیده است، خیلی شهوتران و آلوده و .... بوده زیرا تعداد زنانش زیاد بوده است.
و برخلاف او، شخصی فرضی که 300 سال عمر کرده و یکبار هم زن نگرفته است، بهترین انسان روی زمین است. چون اصلا زن نگرفته است. هر چند قتل و جنایت های زیادی را هم انجام داده باشد. زیرا مبنای کامل برای سنجیدن یک فرد تعداد زنان اوست!!!
نتیجه آن است که نمره خوبی یا بدی یک فرد تنها به تعداد کم و زیاد همسران او نیست.
دوم آنکه برای آنکه بدانیم کار فردی خوب است یا بد، یکی از مهم ترین معیارها آشنایی با فرهنگ مکانی و زمانی اوست. مثلا پوشیده لباس سفید در مراسم عزاداری خویشاوندان در ایران قبیح است. اما ممکن است در کشور دیگری این کار هیچ زشتی نداشته باشد.
انجام کارهای خانه و کمک به همسر در بین مردان شیعه بسیار پسندیده است و آنها همچون امام علی (علیه السلام) در کارهای خانه به همسرشان کمک می کنند؛ اما همین کار در بین برخی خانواده ها چنان ناپسند است که حتی برخی مردان شیعه از ترس فرهنگ قدیمی ایران باستان و برخی جوامع اروپایی که زن چنین احترامی نداشته است از این کار خودداری می کنند.
از آنجا که در بین اعراب، تعدد همسران امر ناپسندی نبوده است پس نمی توان پیامبر اسلام را به خاطر این امر مؤاخذه کرد.
شاید منظور اشکال کنندگان این بوده است که تعدد زنان نشانه شهوترانی فرد است که نگارنده به هیچ وجه علامت بودن چنین چیزی را قبول ندارد.
آنچه علامت شهوترانی فرد و مورد مذمت است، گذراندن عمر و جوانی به دیدن رقص و بدن های عریان است. نکته جالب این اشکالات آن است که اکثر صفحات اجتماعی، شبکه های ماهواره ای، وبلاگ ها و سایت هایی که پیامبران را متهم به زن بارگی می کنند، خود آکنده از ترویج بی بندوباری و خشونت علیه زنان هستند. اگر براستی شما به سمت پیامبران نمی آیید چون به قول شما آنها «زن باره» بوده اند، پس چرا خودتان در این لجن و کثافت غرق شده اید؟؟؟
نکته سوم استنادات تاریخی ناقص و جعلی است. برخی از به اصطلاح محققان تاریخ برای مستند جلوه دادن سخنانشان، در سیاهی های کاغذها قدیمی گشته اند و چشم نهاده اند تا آسمان و ریسمان هایی که برخی افسانه سرایان نوشته اند و دیگران نیز همان ها را بدون دقت در سقم و صحتش، به عنوان دلیلی محکم بر ناپاکی رسولان الهی تکرار کنند.
تاریخ نویسانی مانند طبری و ابن مغازلی که در برخی موارد، خلوت ها و آشکارها را چنان نقل کرده اند که گویا خود فاعل و مفعول داستان هستند.
آیا براستی عقیده شما آن است که اگر دروغی که خلاف قرآن و حکم عقل است، هزار بار تکرار شود، واقعیت ساز و راست می گردد؟
آیا خداوند آگاه نیست که نباید رسالتش را در بین جهال و گنهکاران قرار دهد؟ پیامبران آمده اند تا دعوت کنندگان انسان ها به سمت خوبی ها باشند، پس به حقیقت آنها خود قله پاکی و نور بوده اند و لازم نیست شما به خدا و رسولانش درس پاکی بدهید.
سخن آخر در باب کسانی است که فرهنگشان بر خشونت نسبت به زنان و دوری از آنان بنا شده است. کسانی که مصادیق مهربانی و روابط سالم همسران را تابو دانسته و برخی نیچه مسلکان که همه جهان و زن را سیاهی می دانند. قطعا از چنین کسانی جز این انتظاری نیست که مهربانی های پیامبران نسبت به همسرانش را خلاف منطق خود دیده و نام «زن باره» بر پیامبر بگذارند.
کسانی که در نوشته ها و گفته هایشان، حیای زن را مذموم شمرده و با حیله های مختلف می خواهند زن را ابزاری برای امیال و اغراض نفسانی خود کنند. آنها کسانی هستند که تنها حق زن را در این می دانند که «زن باید بتواند در جامعه عریان حاضر شود». اما هیچ گاه بر سفره سخنان اهل بیت (علیهم السلام) ننشسته اند که بیاموزند:
زن ریحانه است؛ دختر رحمت الهی است؛ همسر امانت خدا در دست توست و باید بهترین امانت دار باشی، مرد از دامن زن به معراج می رود، بهشت زیر پای مادر است.
مبارزه آنان با پیامبران، مبارزه با واژه «حیا و غیرت» است. زیرا وقتی زنان جامعه با حیا بودند و مردان با غیرت، دیگر نمی توان به راحتی به هر زنی دسترسی یافت و بعد از اطفاء شهوت مانند دستمال کاغذی او را دور انداخت.
ازدواج یعنی حس مسئولیت مرد نسبت به زن. یعنی قبول مهریه و نفقه و معاشرت پسندیده و بسیاری مسئولیت های دیگر. پس نباید در مبارزه شهوترانان و هوسرانان با دین و آموزه هایش در دستور به ازدواج و همسرداری تعجب کرد که این همه دهن کجی نه از سر اندیشه و عقلانیت، بلکه برآمده از حسی تنبلی و مسئولیت گریزی، عقده های شهوانی خشن و آزادی طلبی غیرمشروع و افسارگسیخته است.
درود خداوند بر همه پیامبران الهی، مخصوصا رسول نور و رحمت حضرت محمد صلی الله علیه و آله.
بعثتش پیشاپیش مبارک