برای ابراز نظر در مورد مطلب، به منبع آن مراجعه کنید:
منبع: نقد و نقل
ملی گرایی یعنی چشم بستن بر خوبی ها و بدی
های انسان ها و قضاوت بر اساس ملیت؛
این فرد خوب است چون هموطن من است، هر چند
زندگی هزاران جوان را با مواد مخدر و سکس و ... از بین برده باشد.
فلان فرد بد است چون هموطن من نیست؛ هر
چند کتاب های زیادی نوشته باشد و یا کارهای خوب زیادی کرده باشد.
ملی گرایی یعنی دفاع بی چون و چرا از شاهان
و بزرگان، بدون توجه به نظرات آنان و تأثیر رفتارشان بر جوامع بشری.
آیا اضافه کردن واژۀ کبیر به اسکندر و کوروش
و ناپلئون و صدام و .... آنها را از دایره نقد بیرون می آورد؟
آیا هر کسی که کشورهای دیگر را فتح کرده
و با ریختن خون مردمان و غارت اموالشان، چند هکتار به سرزمین مان اضافه کرد و غنائمی
به سربازان داد ،باید نامش در کتاب های تاریخ به بزرگی یاد شود و مجسمه اش را در میدان
ها گذاشت!!!
هنر انسان، ابراهیم (ع) بودن است. یعنی
شکستن بت جهل و نادانی؛ نه اینکه با احترام به بت های دیگران به جهلشان احترام بگذاریم. چه بت
بابل باشد و چه بت هند و اروپا.
ابراهیم یعنی مباحثه منطقی با خورشید و
ماه پرست، یعنی حتی با خداوند رک و راست بودن و از او برای اطمینان بر معاد کمک خواستن.
هنر ابراهیم (ع)، ساختن خانه خدا بود. خانه
ای ساخت که خداوند بگوید در خانه من خونریزی حرام است و اینجا محل امن است.
دوست دارم که اگر مملکتم شاه داشته باشد،
شاهی دانا و بت شکن داشته باشد و نه آدمکش و کشورگشا.
من شاه خونریز و کشورگشا را دوست ندارم.
من تاریخ را از بزرگترها یاد می گیرم؛ برایم واقعیت را بگویید هر چند
تلخ باشد. نه اینکه با تعصبات ملی گرایانه، از حاکمان و شاهان ستمگری که هنوز عکس
برده هایشان بر روی کتیبه ها نقش بسته است برایم اسطوره سازی کنید. تاریخ را از
زبان تاریخ نویسان شاه پرست برایم املا نکنید که از نویسندگان پول پرست متنفرم.
ماه پشت ابر نخواهد ماند و روزی که راست ها آشکار شود، من بیش از
اینکه از شاهان گذشته ناراحت باشم، از شما شکوایه خواهم داشت.
به من راست بگویید.