وبلاگ شخصی عبدالرضا بختیاروند

صفحه ای برای تعامل بیشتر با طلاب و دانشجویان

وبلاگ شخصی عبدالرضا بختیاروند

صفحه ای برای تعامل بیشتر با طلاب و دانشجویان

وبلاگ شخصی عبدالرضا بختیاروند
بازدید کننده محترم؛
این وبلاگ برای ارتباط و تبادل اطلاعات علمی در زمینه های مختلف با «طلاب و دانشجویان کلاس هایم» بوده و الزاما "منعکس کننده دیدگاه های شخصی من" نیست.
تلاشم بر آن است که به خودم و دیگران یاد بدهم که حق طلب باشیم، هر چند باور به آن دشوار باشد.
برای دریافت فایل ها و اخبار مربوط به کلاس های من، به کانال درسی من به آدرس @darsha14 در پیام رسان های ایتا و تلگرام مراجعه کنید.
صفحه من در روبینو و اینستاگرام @abakhtiarvand
آخرین نظرات
  • ۹ فروردين ۹۶، ۱۹:۱۰ - سید مهدی
    متشکرم
چهارشنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۴، ۰۷:۲۷ ق.ظ

سخن محدث نوری در نوشتن کتاب فصل الخطاب

منبع: آشنایى با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنى، ص 11، عدم تحریف قرآن

انگیزه حاجى نورى از تألیف این کتاب چه بوده است؟

در مقدمه کتاب لؤلؤ و مرجان آمده یکى از علماى بزرگ هند، به نام سید محمد مرتضى هندى، مکررا از ذاکران و روضه خوانان هند، شکایت مى ‏کرده که آنان، روضه ‏هاى دروغ مى ‏خوانند و از حاجى نورى خواسته تا کتابى در راهنمایى آنان بنویسد و آنها را از این کار، باز دارد. خواست او، انگیزه تألیف کتاب لؤلؤ و مرجان شده که کتاب بسیار سودمندى است.

نویسنده این سطور، شنیده است که نیز از همان سامان، خدمت حاجى نورى رسیده و گفته ‏اند: در هند، در بحث‏هاى میان شیعه و سنى، روى این مطلب، تأکید فراوان مى‏شود که اگر على (ع) جانشین بلافصل رسول خداست. پس چرا نام او در قرآن، در آیاتى که گفته مى‏ شود درباره امامت است، یاد نشده است.

مرحوم نورى براى پاسخ گفتن به اهل تسنن، به فکر مى ‏افتد که با نقل و جمع‏ آورى روایات، اثبات کند که مثلا نام على (ع) در اصل آیات نازل شده، بوده و هنگام گردآورى آیات، آن را انداخته ‏اند و نباید اهل تسنن بگویند که نام على (ع) در قرآن نازل شده به رسول خدا نبوده است.

بنابراین، انگیزه حاجى نورى، اثبات تحریف قرآن نبوده؛ بلکه مطلب دیگرى را دنبال مى ‏کرده؛ اما از پیامد بسیار خطرناک این کار، غافل بوده است و این خود، باید درس عبرتى براى محققان و نویسندگان و گویندگان باشد که همواره به همه جوانب مطلبى که طرح مى ‏کنند، توجه داشته باشند؛ زیرا گاهى مصداق همان مثل معروف مى ‏شوند که «مى‏خواست ابروانش را درست کند، چشمانش را هم کور کرد».

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی